۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش سوم)

نوشته: استیو کراشاو و جان جکسون
ترجمه: عمار ملکی

تقدیم به عبدالله مومنی

قدرت بیشمار بودن: کافیست طناب را رها کنی...
در کشورهای اقتدارگرا، همیشه شیوه ای شناخته شده از سانسور وجود دارد. نویسنده ای چیزی را منتشر میکند که دولت آنرا نمیپسندد و در نتیجه نویسندگان و ناشران همواره با تهدید، جریمه و حتی زندان مواجه هستند. در این شرایط بعضی از ناشران کار را تعطیل میکنند، بعضی از نویسندگان و ناشران باقی مانده سرخورده میشوند و در نتیجه رژیم از این وضعیت، هر چند ناپایدار، راضی خواهد بود. برای مقابله با چنین شرایطی، ترکها شیوه ای ابتکار کردند: «همه با هم بی اعتنا به قوانین کیفری».
قاعده این روش اعتراضی ساده و بر این اصل استوار است که اگرچه پیگرد قانونی یک یا دو نفر برای حکومت راحت است، اما پیگرد صدها و هزاران نفر از مردم برای یک جرم مشابه، در نهایت دردسر بزرگتری برای حکومت خواهد بود تا برای محاکمه شوندگان.
در سال 1995، یاشار کمال، نویسنده سرشناس ترک بخاطر مقاله ای که در روزنامه آلمانی اشپیگل درباره رفتار وحشیانه با کردهای ترکیه منتشر کرده بود، به نقض قوانین ضد تروریستی متهم شد. تا اینجای داستان ظاهرا کمال به دردسر افتاده بود. اما تعداد زیادی از نویسندگان به پشتیبانی از او متحد شدند. او خود در آنزمان بطور علنی ابراز داشت که " تاریخ قضاوت خواهد کرد که آنها که مرا تحت پیگرد قرار دادند، خود باید محاکمه شوند". او درست پیش بینی کرده بود. نویسندگان همگی یک کتاب مشترک حاوی ده مقاله ممنوعه را به چاپ رساندند که یکی از آنها هم مقاله یاشار کمال بود. بدنبال آن بیش از هزار نفر بعنوان متهمان این اقدام، یعنی انتشار جمعی معرفی شدند و دادگاهی برای محاکمه 185 نفر از روشنفکران برجسته آغاز بکار کرد. اما این محاکمات، طاقت فرسا و بلحاظ سیاسی شرم آور بود و از این رو بعد از دو سال که مقامات خود را مضحکه عام و خاص کردند، محاکمه ها متوقف شد.
معترضانی که خواستار محاکمه خود بودند از اینکه پیگردهای قضایی متوقف شده بود، خیلی راضی بنظر نمیرسیدند. در اصل متهمان میخواستند که عمدا مورد تعقیب قضایی دادستان قرار بگیرند و یا بقول یکی از معترضان، "این بار خرگوشها به تعقیب سگ شکاری میرفتند".
سانار یورداتاپان، شاعر و نویسنده ای که از ترتیب دهندگان کمپین اعتراضی بود، این تاکتیک را به مسابقه طناب کشی بچه ها تشبیه میکرد: "تعدادی از بچه ها یک سر طناب و عده ای دیگر سر دیگر طناب را میگیرند و در یک زمان هر دو طرف شروع به کشیدن آن میکنند تا معلوم شود که کدام گروه زور بیشتری دارد. حال اگر یکی از گروهها یک سر طناب را رها کند چه میشود؟ گروه دیگر همگی بر روی زمین می افتند و خیط میشوند".
از سال 2001 به بعد سالنامه ای با عنوان "آزادی اندیشه" در ترکیه منتشر گردید که توانسته بود افرادی با دیدگاههای متفاوت از چپ و راست تا اسلام گرا و سکولار را در خود جمع کند. این جمع از دگراندیشان، هر ساله کیک تولدی را میبریدند و تکه های آنرا برای قضات و مسئولان قضایی میفرستادند و همچنین یک نسخه از این سالنامه "نیشدار" را به دادستان اهدا میکردند. از نظر حکومت، بازی "دویدن خرگوش بدنبال سگ شکاری" یا بعبارتی تحریک کردن دادستان برای تحت پیگرد قرار دادن خاطیان، بسیار آزاردهنده بود، مخصوصا وقتی که کم کم این حرکت فراگیر شد. دهها هزار نفر از مردم در سالهای اخیر به ناشران نوشته های ممنوعه تبدیل شدند.


رخت شویی در انظار عمومی
شاید در تصور نگنجد که عمل رخت شویی در انظار عمومی بتواند پایه های قدرت شخصی را سست کند که به سرسختی، فساد و بیرحمی معروف بوده است. اما مراسم "رخت شویی جمعی" یکی از عوامل اصلی در سقوط رییس جمهور منفور پرو، آلبرتو فوجیموری شد و به بیش از یک دهه سلطه او پایان داد.
در ماه می سال 2000 هزاران نفر از مردم پرو، ظهر هر جمعه بمدت سه ساعت در میدان شهرداری شهر لیما - پایتخت پرو – گردهم جمع میشدند. بهانه جمع شدن آنها، شستن پرچمهای سرخ و سفید رنگ کشورشان بود. جمعیت میخواست بدین ترتیب نشان دهد که پرو و پرچمش بطور غیرقابل تحملی چرک و آلوده شده است!! مقامات حکومت در واکنش به این اقدام شروع به تهدید و ترساندن مردم کردند. ولادمیر لنین مونتسینوس - رییس سرویس امنیتی – درباره این "سرطان" هشدار داد و کسانی را که به شستن پرچم دست میزدند را تروریست خطاب کرد. اما باز هم اعتراض "پرچم شویی" ادامه پیدا کرد. یکی از معترضان میگفت "من فقط میخواهم که کشوری پاکیزه داشته باشم". این کنش اعتراضی در سراسر کشور گسترش یافت و صدها و هزاران نفر در آن شرکت میکردند. نهایتا این کنش به هدف خود رسید. پنج ماه پس از آغاز آن، فوجیموری کناره گیری کرد (او درهنگام سفری به ژاپن با فکس استعفای خود را اعلام کرد). روزنامه پرویی "جمهوری" در ويژه نامه خود نوشت که "آیین پرچم شویی در تاریخ پرو هرگز از یادها نخواهد رفت".
در سال 2009 فوجیموری ( که دو سال قبلش، از شیلی برای محاکمه به پرو باز پس فرستاده شده بود) به جرم قتلهایی که در دوران زمامداری او انجام گرفته بود به زندان انداخته شد. حالا دیگر پرچم پرو پاکیزه است.

۱ نظر: