۱۳۹۲ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

سروده ای به یاد رشید اسماعیلی که ناباورانه از میان ما رفت ...


در سرزمین من
«ناکامی»
جوان و پیر نمیشناسد
و مرگ
نه به شناسنامه ات کار دارد
نه به مشی مبارزه ات.
چریکی که پای چوبه دار رفته بود
دیروز هفتاد سالگی اش را جشن میگرفت
جوانی «رشید» که آرام آرام راه اصلاح را می جست
امروز حجله چراغانی اش را بر سر کوچه گذاشته اند
دردا که بر کیک تولد و آگهی ترحیم یک چیز نوشته بود:
«در آرزوی آزادی وطن» 






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر