۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش سیزدهم)

نوشته: استیو کراشاو و جان جکسون (1)
ترجمه: عمار ملکی

تقدیم به زنان دربند بویژه «بهاره هدایت» به مناسبت سالروز میلاد و ازدواجش


«تاریخ مبارزات مسالمت آمیز، روایت حضور پیاپی آرمانگرایان از جان گذشته، شهیدان کم نظیر و آزادیخواهان فرمند نیست بلکه حکایت انسانهایی عادیست که جذب آرمانهای بزرگی میشوند که در بستر جامعه روییده است» پیتر آکرمن و جک دووال


روسری های سپید و شکست جنگ سالاران

جامعه لیبریا در غرب آفریقا توسط برده های آمریکایی آزاد شده شکل گرفت. نشان رسمی کشور حاوی این شعار است: "عشق به آزادی ما را بدینجا آورد". در آخرین سالهای قرن بیستم و سالهای آغازین قرن بیست و یک، کشور لیبریا شاهد حوادث بسیاری گردید اما تنها چیزی که به خود ندید، آزادی بود.
جنگ سالاران باندهای مواد مخدر، غیرنظامیان را ضرب و شتم کرده و بقتل میرساندند. نیروهای دولتی و شورشی، فارغ از هیچ مجازاتی، به افراد تجاوز میکردند. صدها هزار نفر از کشور فرار کرده بودند و بقیه مردم در یک خشونت پایان ناپذیر گرفتار شده و امکان فرار هم نداشتند. یکی از زنان لیبریایی اینگونه از آن دوران یاد میکرد که "بچه هایم گرسنگی میکشیدند و از سرنوشت ادامه زندگی شان در هراس بودند."

در بهار سال 2003، گروهی از زنان لیبریایی تصمیم گرفتند که به این کشمکش، یکبار برای همیشه پایان دهند. همگی آنها لباسها و روسریهای سپید پوشیده و صدها نفر از آنها به اعتراض در کنار جاده نشستند؛ جاده ای که هر روز «چالرز تیلور» – جنگ سالاری که رییس جمهور وقت بود – از آن عبور میکرد.
کاروان همراه رییس جمهور که با سرعت زیادی میراند، وقتی به محل حضور زنان میرسید کمی آهسته تر عبور میکرد تا نگاهی تحقیرآمیز به آنها بیاندازند. اما زنان هر روز باز می گشتند و به حضورشان ادامه میدادند. زیر باران شدید و آفتاب سوزان، آنها به پایکوبی و دعاخوانی ادامه دادند. «کامفرت لامپتی»، نویسنده کتابی درباره جنبش مسالمت آمیز آن زمان در لیبریا مینویسد: "زنان برای حق دیده شدن، شنیده شدن و بحساب آمدن مبارزه میکردند."

تیلور، زنان را بخاطر اقداماتی که از نظر وی خجالت آور بود، مورد تمسخر قرار میداد اما با این وجود اعتراضات زنان هر روز قوت بیشتری میگرفت. رهبران مذهبی مسلمان و مسیحی به حمایت از خواسته های زنان برخواستند. ایستگاههای رادیویی با مخابره گزارش از اعتراضات کنار جاده، همدلی خود را با آنها نشان دادند. «لیماه بووی» یکی از رهبران معترضان در مقابل دوربین خبرنگاران گفت: "ما از اینکه به بچه هایمان تجاوز میشود خسته شده ایم. ما در اینجا به اعتراض برخواستیم چرا که اطمینان داریم بچه هایمان فردا از ما خواهند پرسید که مادر؛ شما در آن دوران فاجعه بار چه اقدامی کردید؟"



با شدت گرفتن فشارها از همه طرف، سرانجام تیلور با انجام مذاکره با زنان موافقت کرد. او با رهبر زنان در قصر ریاست جمهوری ملاقات نمود. چند هفته بعد مذاکرات صلح با گروههای درگیر در جنگ، در کشور غنا آغاز شد. اما خیلی زود مشخص شد که مذاکرات به نتیجه ای نخواهد رسید. حتی زمانیکه جنگ سالاران در هتلهای مجلل در حال آفتاب گرفتن بودند، در تماسهای تلفنی شان، دور جدیدی از اقدامات خشونت بار در مونروویا – پایتخت لیبریا – را تدارک میدیدند.
زنان تصمیم گرفتند که به این بازی مسخره پایان دهند. آنها مصمم شدند که بخاطر پایان بخشیدن به هزینه های انسانی جنگ، نمایندگان گروههای درگیر را در اتاقی که مذاکرات انجام میگرفت، محصور کنند. یکی از مذاکره کنندگان، ژنرال نیجریایی عبدالسلام ابوبکر، به یاد می آورد که زنان گفته بودند تا زمانیکه قرارداد صلح به امضا نرسد، کسی اجازه خروج از اتاق را نخواهد داشت. در فیلم مستند "دعا کنیم که شیطان به جهنم برگردد" که در سال 2008 ساخته شد، تلاش ناموفق یکی از جنگ سالاران برای شکستن در خروجی اتاق، به تصویر کشیده شده است. دیگر جنگجویان هم تلاش کردند که از پنجره فرار کنند، اما موفق نشدند.

مردان مسلح، سرانجام مجبور شدند که بطور جدی وارد مذاکره شوند. بالاخره توافق صلح به تصویب رسید و چارلز تیلور به تبعید فرستاده شد. صلح بانان بین المللی به پایتخت لیبریا آمدند و مورد استقبال جمعیت شادمان قرار گرفتند. در سال 2006، «اِلن جانسون-سیرلیف» در یک انتخابات صلح آمیز، به عنوان اولین رهبر زن در آفریقا به ریاست جمهوری برگزیده شد.



جانسون-سیرلیف خاطر نشان میکرد که "این مردمان عادی لیبریا بودند که خواستار برقراری صلح شدند و توانستند کشور را نجات دهند."
در هنگام نوشتن این داستان، تیلور به جرم جنایت علیه بشریت در جنگ با کشور همسایه – سییرالئون – در حال محاکمه شدن است.



(1) Steve Crawshaw & John Jackson (2010). Small acts of Resistance, how courage, tenacity and ingenuity can change the world?, Sterling Publishing, London.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر