۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

در ستایش کنشهای کوچک ایستادگی، واسلاو هاول

برگردان: عمار ملکی

مقدمه مترجم: پیش گفتار کتاب کنشهای کوچک ایستادگی که در بهار سال 2010 منتشر گردید (و بخشهایی از آن توسط نگارنده ترجمه و منتشر شد)، به قلم واسلاو هاول نوشته شده بود. ترجمه این پیش گفتار کوتاه که درباره اهمیت کنشهای کوچک ایستادگی مدنی در راه مبارزه با استبداد و خودکامگی است، بمناسبت درگذشت واسلاو هاول و به احترام و یاد وی تقدیم خوانندگان میشود.



در سال 1978 رساله ای را به نگارش درآوردم که در آن به بررسی مساله مغفول مانده "قدرت قدرت-نداران"(1) پرداختم. من در آنجا شرح دادم که اگر هر یک از ما – حتی با وجود یک دولت به شدت سرکوبگر - تصمیم به مقابله با دروغهای اطرافمان بگیریم و با خود عهد ببندیم که زندگیمان را بر اساس راستی قرار دهیم، به چه فواید بیشماری دست خواهیم یافت.
بسیاری گفتند که آن سخنان، اثر ادبی یک دون کیشوت ساده لوح اهل چک میباشد که بیهوده خیالبافی میکند. تردیدهای دیگران به دلایل مختلفی درست بنظر می رسید. لئونید برژنف رهبر شوروی که ده سال قبل تانکها را به چکسلواکی گسیل کرده بود تا به اصلاحات سیاسی پایان دهد، هنوز در کاخ کرملین بر سر قدرت بود. جنبش همبستگی، که پیروزیهای چشمگیرش در کشور همسایه، لهستان، در برابر حاکمان منفور وقت، میلیونها انسان دیگر را نیز تشویق به تلاش برای آزادی در سالهای بعد کرد و باعث گشایش در دیگر کشورهای اروپای شرقی شد، هنوز بوجود نیامده بود. من مانند بسیاری دیگر از دوستانم سالهایی را در زندان گذرانده بودم و دوباره در سالهای بعد از آن نیز زندانی شدم.
اما با این وجود، فقط یازده سال بعد از آنکه من درباره آنچه که مردم عادی می توانند با زندگی بر مبنای راستی بدست آورند نوشته بودم، پیروزیهای شگفت آوری در سراسر منطقه و از جمله کشور خودم را شاهد بودم. در آن چه که بعنوان انقلاب مخملین مشهور شد، مردمان کشورم بر علیه خشونت رسمی به مبارزه برخواستند تا که سرانجام توانستند آن ساختار دروغ که تسخیرناپذیر بنظر میرسید را در نوامبر سال 1989 فروبریزند. آری در یک هفته تمامی آن عظمت فروپاشید. بعد از انقلاب، من این افتخار را داشتم که رییس جمهور کشورم شوم تا که به سمت دوران دموکراتیک حرکت کنیم.
امروز، میلیونها نفر در سراسر جهان در شرایطی زندگی میکنند که احساس میکنند هیچ تغییر مثبتی برایشان امکان وقوع ندارد. اما آنها باید بیاد بیاورند خیزشهایی که در سراسر اروپای شرقی در سال 1989 آغاز شد، نتیجه کنشهای فردی تعدادی از مردمان عادی بود که نهایتا، تغییر را غیر قابل اجتناب ساخت.
در دوران زندگی ام، من بارها شاهد بودم که کنشهای کوچک ایستادگی، چه تاثیرات عظیم و غیرقابل باوری داشته که هیچ کس در لحظه انجامش آن نتایج را پیش بینی نمی کرده است. کنشهای کوچک ایستادگی تنها روایت دیروز و امروز نیست بلکه من باور دارم که تعیین کننده فردا نیز خواهند بود.

واسلاو هاول، پراگ – مارچ 2010.

1- power of the powerless

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر